هر روز این درو دیوار های کثیف
این حیاط سرشار از خاطره
مرا به یاد روز های خوب پارسال می اندازد...
روزهایی که هنوز
دیوارهای بلند فاصله
مثل ستون هایی از کفر
بر کف ین سالن گذاشته نشده بودند...
روزهایی که می شد بی دغدغه
از پله های سنگی آن طرف
بالا رفت!
روزهایی که می شد در میان هیاهوی بچه ها
به دنبال خنده ها گشت...
همان روزهایی که افکار
در اسارت این ادما های احمق نبودند!
کاش می شد به آن روزهای شیرین برگشت!